هم همه

هم همه

هم همه

هم همه

چشم انداز محیط طبیعی

مدیریت استراتژیک سلامتی خود
سرمقاله ی بیزینس ویک در 26 فوریه ی سال 2007 به تفصیل به این مسئله می پردازد که چگونه شرکت ها تمامی تلاش خود را به خرج می دهند تا هزینه های شتابناک حق بیمه های درمانی کارکنان را کاهش دهند. بسیاری شرکت ها نظیر کمپانی اسکاتس میراکل- گرو، که مقر آن در ماریزویل اوهایو قرار دارد، آی بی ام و مایکروسافت، به اجرای برنامه های بهزیستی پرداخته اند و کارکنان خود را ملزم می کنند یا سالم تر زندگی کنند یا حق بیمه های بالاتری بپردازند.

کارکنانی که چنین می کنند و سالم تر زندگی می کنند، پاداش دریافت می دارند. به سفرهای رایگان می روند و حق بیمه های پایین تر پرداخت می کنند و این در حالی است که کارکنانی که خود را مطابقت نمی دهند، حق بیمه های بالاتر پرداخت می کنندو مزایای " سلامتی" دریافت نمی کنند. بهزیستی کارکنان برای بسیاری شرکت ها به یک مسئله ی استراتژیک تبدیل شده است. اغلب شرکت ها به عنوان بخشی از اطلاعات درخواست شغل خواستار بررسی سلامت فرد می شوند و سالم بودن بیش از پیش به یک عامل استخدامی تبدیل می شود. مایکل پورتر، از مولفان کتاب باز تعریف مراقبت های درمانی، می گوید: " ما خیال می کنیم که می توانیم با خوردن هات داگ خود را خفه کنیم ،در مسابقه ی کیک خورید از همه سبقت بگیریم و همه روزه بنوشیم و جامعه از ما مراقبت کند. ما نمیتوانیم اجازه دهیم افراد هزینه های کمپانی را به آسمان برسانند زیرا نمی خواهند به مشکلات سلامتی خود بپردازند".
برنامه های بهزیستی نظیر برنامه ای که در شرکت اسکاتس به اجرا در می آیند، تا کارکنان به زندگی سالم تر دست یابند، مشاوره در اختیار کارکنان قرار می دهد و می کوشد تا سبک زندگی آنها را تغییر دهد. برای مثال ، چربی ها ی اشباع نشده یکی از عوامل عمده ی بیماری قلبی به شمار می روند. طبق مقاله ای که اخیرا منتشر شده است، حذف تقریبا کامل چربی های اشباع نشده از رژیم غذایی انسان ریسک حمله ی قلبی در او را به میزان 19 درصد کاهش می دهد. شهر نیویورک که اکونو رستوران ها را ملزم کرده است میزان چربی های اشباع نشده ی غذاهای آماده ی خود را به اطلاع آنها برسانند. شیکاگو در صدد اعمال ممنوعیت مشابهی در مورد چربی های اشباع نشده است. دانمارک در سال 2003 به نخستین کشوری تبدیل شد که مقررات اکید در مورد چربی های اشباع نشده اعمال کرد.

انطباق با تغییر

فرایند مدیریت استراتژیک بر این باور استوار است که سازمان باید مداوما رویدادها و روندهای داخلی و خارجی را زیر نظر بگیرد تا در صورت نیاز بتواند تغییرات به موقعی را اعمال کند. سرعت و شدت تغییراتی که بر سازمان ها تاثیر می گذارند، به میزان چشمگیری افزایش می یابد. برای مثال ،تجارت الکترونیک، جراحی لیزری،  و جنگ با تروریسم، پیر شدن جمعیت، رسوایی انرون و شیفتگی به ادغام ها را در نظر بگیرید. کلیه ی سازمان ها برای آن که باقی بمانند ، باید با هوشیاری است که به سازمان ها امکان دهد به شیوه ای اثربخش در دراز مدت خود را با تغییرات سازگار سازند. همان طور که واترمن متذکر شده است:
در محیط کار و کسب امروزی، بیش از هر دوره ی دیگر، تنها عامل ثابت؛، تغییر است. سازمان های موفق با اثرخشی تغییر را مدیریت می کنند؛ به طور مداوم بوروکراسی ها ،استراتژی ها، سیستم ها، محصولات و فرهنگ های خود را تغییر می دهند، تا از شوک های که بر آنها وارد می شود، جان سالم به در ببرند و به کمک نیروهایی که رقبا را نابود می کنند، به رشد و شکوفایی دست یابند.

تجارت الکترونیک و جهانی شدن، تغییرات خارجی هستند که کسب و کار و جامعه ی امروزی را دگرگون می کنند. ممکن است در یک نقشه ی سیاسی مرزهای میان کشورها واضح باد. اما در نقشه ی رقابت که جریان واقعی فعالیت های مالی و صنعتی را به نمایش می گذارد. مرزها به میزان زیادی ناپدید شده اند. جریان شتابناک اطلاعات مرزهای ملی را ز بین برده است، به گونه ای که مردم در سراسر جهان خود به سهولت می توانند ببینند مردم دیگر چگونه زندگی می کنند. مردم بیش تر به خارج سفر میکنند، سالانه 10 میلیون ژاپنی به خارج از کشور سفر می کنند. مردم بیش تر مهاجت می کنند، نمونه ی آن مهاجرت آلمان ها به انگلیس و مکزیکی ها به ایالات متحده ی آمریکاست. ما به یک جهان بدون مرز با شهروندانی جهانی، رقبای جهانی، مشتریان جهانی ،تامین کنندگان جهانی و توزیع کنندگان جهانی تبدیل شده ایم!
نیاز به سازگار شدن با تغییرات، سازمان را با پرسش های مدیریت استراتژیک مهمی، نظیر " ما باید چه نوع کسب و کاری تبدیل شویم؟ " " آیا در رشته درستی فعالیت می کنیم؟" ، " آیا باید کسب و کار خود را تغییر دهیم؟ " ، " کدام رقبای جدید به صنعت ما وارد می شوند؟ " ، " باید کدام استراتژی هارا دنبال کنیم ؟ " ، " چه تغییراتی در مشتریان ما ایجاد شده است؟ " ، " آیا تکنولوژی های تازه ای در حال شکل گیری هستند که ممکن است که را از دوران رقابت حذف کنند؟ " رو به رو می کنند.
همانطور که میبینید، برای اینکه در یک سازمان به موفقیت برسد، دیگر تنها پرداختن به محصول و خدمات عرضه شده به تنهایی اهمیت ندارد، بلکه برای رسیدن به موفقیت، می بایست، به جوانب مختلفی توجه کرد و آنها را مد نظر قرار داد.